بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ ( ١ )
ابو لهب (که دایم در پی آزار و دشمنی پیغمبر بود با تمام اقتدار و دارایی) نابود شد و دو دستش (که سنگ به رسول میافکند) قطع گردید.
مَا أَغْنَىٰ عَنْهُ مَالُهُ وَمَا كَسَبَ ( ٢ )
مال و ثروتی که اندوخت هیچ به کارش نیامد و از هلاکش نرهانید.
سَيَصْلَىٰ نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ ( ٣ )
زود باشد که به دوزخ در آتشی شعلهور در افتد.
وَامْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ ( ٤ )
و نیز همسرش (امّ جمیل خواهر ابو سفیان) که هیزم آتش افروز دوزخ باشد.
فِي جِيدِهَا حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ ( ٥ )
در حالی که (با ذلت و خواری) طنابی از لیف خرما به گردن دارد.