و آن مشتمل بر دوازده دعا است. اوّل: از امام باقر علیه السّلام روایت شده: زمانى که پیشآمدى برایت رخ داد و از آن در هراسى، به قبله رو کن، و دو رکعت نماز بخوان، آنگاه هفتاد مرتبه بگو: با ابصر النّاظرین و یا اسمع السّامعین و یا اسرع الحاسبین و یا ارحم الرّاحمین و در هر مرتبه که مىگویى حاجت خود را با آن ذکر کن. دوم: از رسول خدا صلى الله علیه و آله روایت شده: به هر که همّى یا غمى یا اندوهى یا بلایى یا شدّتى برسد، بگوید: الله ربّى لا اشرک به شیئا، توکّلت على الحىّ الّذى لا یموت. سوم: از امام صادق علیه السّلام نقل شده: چون برادران یوسف، او را به چاه افکندند، جبرئیل نزد او آمد و گفت: اى پسر در اینجا چه مىکنى؟ یوسف گفت: برادرانم مرا در این چاه افکندند، پرسید دوست دارى از آن بیرون آیى؟ پاسخ داد: این امر بسته به مشیّت خداى عزّ و جلّ است، اگر بخواهد مرا بیرون مىآورد، جبرئیل گفت: حق تعالى مىفرماید: مرا به این دعا بخوان تا تو را از چاه بیرون آورم، گفت آن دعا کدام است، گفت: بگو:
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِاَنَّ لَکَ الْحَمْدَ لا اِلهَ اِلّا اَنْتَ الْمَنّانُ بَدیعُ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ ذُوالْجَلالِ وَالاِْکْرامِ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تَجْعَلَ لى مِمّا اَنَا فیهِ فَرَجَاً وَ مَخْرَجَاً
خدایا از تو مىخواهم به اینکه ستایش براى توست، معبودى جز تو نیست، بسیار عطاکنندهاى، پدیدآورنده آسمانها و زمینى، صاحب شکوه و بزرگوارى، بر محمّد درود فرستى، و از آنچه در آنم، برایم گشایش و راه خروجى قرار دهى
در نتیجه کاروان از راه رسید، و او را از چاه بیرون آورد، به همان صورتى که داستانش در قرآن مجید آمده. چهارم: از حضرت صادق علیه السّلام نقل شده: هرگاه از امرى ترسیدى بگو: اللهمّ انّک لا یکفى منک احد، و انت تکفى من کلّ احد من خلقک فاکفنى کذا و کذا. و در حدیث دیگرى فرمود: مىگویى:
یا کافِیاً مِنْ کُلِّ شَىْءٍ وَلایَکْفى مِنْکَ شَىْءٌ فِى السَّمواتِ وَالاَْرْضِ اِکْفِنى ما اَهَمَّنى مِنْ اَمْرِ الدُّنْیا وَالاْ خِرَةِ وَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ
اى کفایت کننده از هرچیز، و چیزى از تو در آسمانها و زمین کفایت نکند، مرا از کار دنیا و آخرت، آنچه به اندیشه برده کفایت کن، و بر محمّد و خاندانش درود فرست
و حضرت صادق علیه السّلام فرمود: هرکه بر سلطانى که از او بترسد وارد شود بگوید:
بِاللهِ اَسْتَفْتِحُ وَ بِاللهِ اَسْتَنْجِحُ وَ بِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اَتَوَجَّهُ اَللّهُمَّ ذَلِّلْ لى صُعُوبَتَهُ وَ سَهِّلْ لى حُزُونَتَهُ فَاِنَّکَ تَمْحُو ما تَشآءُ وَ تُثْبِتُ وَ عِنْدَکَ اُمُّ الْکِتابِ
به خدا گشایشى مىجویم، و به خدا کامیابى مىطلبم، و به محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) رو مىکنم، خدایا دشوارىاش را برایم رام کن، و ناهموارىاش را برایم هموار فرما، به درستى که تو محو مىکنى و اثبات مىنمایى آنچه بخواهى، و امّ الکتاب نزد توست
و نیز بگوید:
حَسْبِىَ اللهُ لا اِلهَ اِلّا هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظیمِ وَ اَمْتَنِعُ بِحَوْلِ اللهِ وَ قُوَّتِهِ مِنْ حَوْلِهِمْ وَ قُوَّتِهِمْ وَ اَمْتَنِعُ بِرَبِّ الْفَلَقِ مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلّا بِاللهِ
خدا مرا بس است، معبودى جز او نیست، بر او توکّل نمودم، و او پروردگار عرش بزرگ است، به حول و قوّت خدا، خود را از حول و قوّت ایشان باز مىدارم، و به پروردگار سپیدهدم از شرّ آنچه آفرید خود را حفظ مىکنم، و جنبش و نیرویى نیست جز به خدا
پنجم: روایت شده: این دعاى امام باقر علیه السّلام است، در امرى که پیش میآید:
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَاغْفِرْلى وَارْحَمْنى وَزَکِّ عَمَلى وَ یَسِّرْ مُنْقَلَبى وَاهْدِ قَلْبى وَ آمِنْ خَوْفى وَ عافِنى فى عُمْرى کُلِّهِ وَ ثَبِّتْ حُجَّتى وَ اغْفِرْ خَطایاىَ وَ بَیِّضْ وَجْهى وَاعْصِمْنى فى دینى وَ سَهِّلْ مَطْلَبى وَ وَسِّعْ عَلَىَّ فى رِزْقى فَاِنّى ضَعیفٌ وَ تَجاوَزْ عَنْ سَیِّئِ ما عِنْدى بِحُسْنِ ما عِنْدَکَ وَلاتَفْجَعْنى بِنَفْسى وَلاتَفْجَعْ لى حَمیماً وَهَبْ لى یا اِلهى لَحْظَةً مِنْ لَحَظاتِکَ تَکْشِفُ بِها عَنّى جَمیعَ مابِهِ ابْتَلَیْتَنى وَ تَرُدُّبِها عَلَىَّ ما هُوَ اَحْسَنُ عادَتِکَ عِنْدى فَقَدْ ضَعُفَتْ قُوَّتى وَ قَلَّتْ حیلَتى وَانْقَطَعَ مِنْ خَلْقِکَ رَجآئى وَ لَمْ یَبْقَ اِلّا رَجآؤُکَ وَ تَوَکُّلى عَلَیْکَ
خدایا درود فرست بر محمّد و خاندان محمّد، و مرا بیامرز، و به من رحم کن، و عملم را پاک فرما، و مرگم را آسان نما، و قلبم را هدایت کن، و ترسم را ایمنى بخش، و در تمام عمرم عافیت ده، و حجّتم را پا برجا فرما، و خطاهایم را بیامرز، و رویم را سپید کن، و در دینم پایدارم بدار، و مطلبم را آسان نما، و در روزىام بر من وسعت بخش، زیرا من ناتوانم، و از بدى آنچه نزد من است، به خوبى آنچه نزد توست درگذر، و مرا به مصیبتى در وجودم دچار مساز، و اى معبود من توجّهى از توجّهاتت را من ببخش، که به وسیله آن همه آنچه را که به آن گرفتارم کردهاى برطرف کنى، و به سبب آن آنچه که بهترین شیوه تو به من است به من بازگردانى، به راستى که نیرویم سست گشته، و چارهام کم شده، و امیدم از بندگانت بریده، و برایم جز امید به تو، و توکّل بر تو
وَ قُدْرَتُکَ عَلَىَّ یا رَبِّ اَنْ تَرْحَمَنى وَ تُعافِیَنى کَقُدْرَتِکَ عَلَىَّ اَنْ تُعَذِّبَنى وَ تَبْتَلِیَنى اِلهى ذِکْرُ عَوآیِدِکَ یُؤْنِسُنى وَ الرَّجآءُ لاِِنْعامِکَ یُقَوّینى وَ لَمْ اَخْلُ مِنْ نِعَمِکَ مُنْذُ خَلَقْتَنى فَاَنْتَ رَبّى وَ سَیّدِى وَ مَفْزَعى وَ مَلْجَاى وَ الْحافِظُ لى وَالذّآبُّ عَنّى وَالرَّحیمُ بى وَ الْمُتَکَفِّلُ بِرِزْقى وَ فى قَضآئِکَ وَ قُدْرَتِکَ کُلُّ ما اَنَا فیهِ فَلْیَکُنْ یا سَیِّدى وَ مَوْلاىَ فیما قَضَیْتَ وَ قَدَّرْتَ وَ حَتَمْتَ تَعْجیلُ خَلاصى مِمّا اَنَا فیهِ جَمیعِهِ وَالْعافِیَةُ لى فَاِنّى لا اَجِدُ لِدَفْعِ ذلِکَ اَحَداً غَیْرَکَ وَلا اَعْتَمِدُ فیهِ اِلّا عَلَیْکَ فَکُنْ یاذَا الْجَلالِ وَالاِْکْرامِ عِنْدَ اَحْسَنِ ظَنّى بِکَ وَ رَجآئى لَکَ وَارْحَمْ تَضَرُّعى وَاسْتِکانَتى وَ ضَعْفَ رُکْنى وَ امْنُنْ بِذلِکَ عَلَىَّ وَ عَلى کُلِّ داعٍ دَعاکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ وَ صَلَّى اللهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ
و قدرتت بر من نمانده، اى پروردگارم اینکه به من رحم کنى، و سلامت کاملم دهى، مانند قدرتت بر من است که عذابم کنى، گرفتارم نمایى، معبود من، یاد نعمتهایت آرامشش مىدهد، و امید به نعمتبخشىات نیرومندم مىنماید، از وقتى که مرا آفریدى، از نعمتهایت فارغ نبودم، تویى پروردگارم و آقایم و پناهم، و پناهگاهم و نگهدارم، و دفاعکنندهام، و مهربان بر من، و عهدهدار روزىام، و در قضا و قدرتت هرچه من در آنم، اى آقا و مولایم، در آنچه کردى، و تقدیر نمودى، و حتم فرمودى، باید شتاب در خلاصى و عافیت من از همه آنچه که به آن گرفتارم باشد، من براى دفع اینها احدى جز تو را نمىیابم، و در آنها بر کسى غیر از تو اعتماد نمىکنم، اى صاحب عظمت و اکرام، نزد بهترین گمانم و امیدم به تو، و به زارى و بیچارگى و سستى پایهام رحم کن، و به آن بر من و هر دعاکنندهاى که تو را مىخواند منّت گذار، اى مهربانترین مهربانان، و درود خدا بر محمّد و خاندانش